اختصاصی شاخص برتر؛
معامله جدید در بازار پایتخت/ قیمت سیمکارت از کوییک سبقت گرفت!
مقایسه دو آگهی اخیر در پلتفرمهای آنلاین، یک واقعیت تکاندهنده اقتصادی را آشکار میسازد. در یک سو، یک خودروی کوییک R مدل ۱۳۹۸ با قیمت ۴۷۹ میلیون تومان و در سوی دیگر، یک سیمکارت کد یک با قیمت ۴۹۰ میلیون تومان برای فروش عرضه شده است.
مقایسه دو آگهی اخیر در پلتفرمهای آنلاین، یک واقعیت تکاندهنده اقتصادی را آشکار میسازد. در یک سو، یک خودروی کوییک R مدل ۱۳۹۸ با قیمت ۴۷۹ میلیون تومان و در سوی دیگر، یک سیمکارت کد یک با قیمت ۴۹۰ میلیون تومان برای فروش عرضه شده است. این اختلاف ۱۱ میلیون تومانی، بیش از آنکه یک ناهنجاری قیمتی باشد، نشانهای قدرتمند از تغییر بنیادین در تعریف «دارایی» و منطق سرمایهگذاری در کشور است. این پدیده، زنگ خطری جدی برای اقتصادی است که در آن، ارزشهای نامشهود و اعتباری در حال بلعیدن ارزشهای فیزیکی و کاربردی هستند.
![]()
![]()
ارزش از دنیای فیزیکی به سمت اعتبار کوچ کرده است
در این معادله جدید، یک کالای صنعتی و ملموس مانند خودرو که حاصل هزاران قطعه و ساعتها کار مهندسی است، ارزشی کمتر از یک دارایی دیجیتال و اعتباری پیدا کرده است. ارزش خودرو در کارکرد آن برای حملونقل نهفته و یک دارایی مستهلکشونده محسوب میشود. در مقابل، ارزش سیمکارت نه در کاربرد ارتباطی، بلکه در کمیابی، پرستیژ و پتانسیل آن برای حفظ ارزش پول تعریف میشود. این جابجایی نشان میدهد که بازار، دیگر برای «کاربرد» ارزش چندانی قائل نیست و تمام توجه خود را معطوف به «کمیابی» و پتانسیل رشد قیمت کرده است.
تورم مزمن، منطق سرمایهگذاری را بازتعریف میکند
ریشه این پدیده را باید در تورم مزمن و فرار سرمایهها از ریال جستجو کرد. وقتی قدرت خرید پول ملی به طور مداوم در حال فرسایش است، سرمایهگذاران به دنبال هر پناهگاهی برای حفظ دارایی خود میگردند. در این میان، سیمکارتهای خاص به دلیل عرضه محدود و نقدشوندگی بالا، به یک طبقه دارایی جدید در کنار طلا، دلار و ملک تبدیل شدهاند. افراد این کالا را نه برای استفاده، بلکه به عنوان یک سپر دفاعی در برابر تورم و با امید به کسب سود در آینده خریداری میکنند؛ یک استراتژی که نشاندهنده بیاعتمادی عمیق به آینده اقتصاد است.
اقتصاد به جای تولید، به سوداگری پاداش میدهد
وقتی نگهداری و فروش یک دارایی غیرمولد سودآورتر از استفاده از یک کالای کاربردی یا سرمایهگذاری در بخشهای مولد میشود، اقتصاد در حال ارسال یک پیام خطرناک است. این وضعیت، سرمایهها را از بخشهای تولیدی و اشتغالزا به سمت بازارهای دلالی و سوداگرانه سوق میدهد. مقایسه قیمت کوییک و سیمکارت به وضوح نشان میدهد که در شرایط فعلی، «نگه داشتن» یک شماره تماس، بازدهی بیشتری از «به کار گرفتن» یک خودرو دارد و این، بزرگترین تهدید برای رشد و توسعه پایدار اقتصادی است.
سخن پایانی
این مقایسه قیمت، بیش از آنکه یک رویداد بازاری باشد، یک بیانیه اقتصادی عمیق است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. این پدیده، نماد اقتصادی است که در آن، اعتماد به آینده پول ملی و بازدهی فعالیتهای مولد به پایینترین سطح خود رسیده است. وقتی یک دارایی نامشهود و فاقد ارزش ذاتی کاربردی، گرانتر از محصولی صنعتی و پیچیده میشود، به این معناست که منطق «خلق ارزش» جای خود را به منطق «حفظ ثروت» داده است. این شرایط، زمینهساز شکلگیری حبابهای قیمتی خطرناکی میشود که در آن، قیمتها نه بر اساس بنیادهای اقتصادی، بلکه بر پایه هیجانات و انتظارات تورمی تعیین میشوند.
این دو آگهی، آینهای تمامنما در برابر جامعه قرار میدهند که از یک سو، رویای خانهدار شدن یا حتی خرید یک خودروی اقتصادی برای بخش بزرگی از مردم را به تصویر میکشد و از سوی دیگر، سرمایههای سرگردانی را نمایش میدهد که برای فرار از تورم، به هر بازاری پناه میبرند. در نهایت، این اعداد فریاد میزنند که اقتصاد در مسیری حرکت میکند که در آن، حفظ ثروت برای عدهای معدود، بر خلق ارزش و تأمین نیازهای اساسی برای عموم جامعه، اولویت یافته است.