اقتصاد را حرفه ای بخوانید
لوگو
کد خبر: ۹۷۶

از ماه عسل در چادر تا سیلی برای لباس عروس/ دلایل شوکه‌کننده نوعروسان برای طلاق در همان ماه‌های اول!

راهروهای دادگاه خانواده شاهد پدیده‌ای نگران‌کننده است؛ ازدواج‌هایی که پیش از آنکه رنگ سالگرد به خود ببینند، با دلایلی به ظاهر ساده و پیش‌پاافتاده فرو می‌پاشند. دیگر خبری از مشکلات عمیق و ریشه‌ای نیست؛ امروز، یک بدقولی، یک ماه عسل بدون برنامه‌ریزی یا دخالت در انتخاب لباس عروس کافی است تا زوج‌های جوان را به نقطه پایان برساند. این سه پرونده باورنکردنی، زنگ خطری جدی برای شکنندگی روابط و فقدان مهارت‌های حل مسئله در نسل جدید است.

از ماه عسل در چادر تا سیلی برای لباس عروس/ دلایل شوکه‌کننده نوعروسان برای طلاق در همان ماه‌های اول!
تبلیغات

«آقای قاضی من دیگر از بدقولی‌های همسرم خسته شده‌ام!» این جمله آغازین نوعروسی است که تنها پس از ۹ ماه زندگی مشترک، خواستار طلاق است. او و میلاد برای صرفه‌جویی، مراسم عروسی نگرفتند و به یک ماه عسل ساده بسنده کردند، اما خیلی زود مشخص شد که این فداکاری یک‌طرفه بوده است. زن جوان با بغض ادامه می‌دهد: «چند روز پیش در مطب دکتر متوجه شدم کیف پولم همراهم نیست. به میلاد زنگ زدم که بیاید، اما بعد از ۲ ساعت نیامد و خیلی راحت گفت یادم رفته بود! این بی‌مسئولیتی فقط برای من و زندگی مشترکمان است. کافی است دوستانش برای فوتبال زنگ بزنند، بلافاصله حاضر می‌شود. بارها مرا وسط خیابان پیاده کرده تا خودش را به رفقایش برساند.»

دفاع میلاد، مشکل را عمیق‌تر نشان می‌دهد: «باور کنید عمدی نیست. همسرم موضوع را بزرگ می‌کند، اینها موارد حادی نیست.» اما برای زن، این «موارد غیر حاد» نشانه بی‌توجهی و بی‌ارزش بودن او در زندگی همسرش است. قاضی در نهایت آنها را به مشاوره فرستاد تا شاید بیاموزند که بدقولی، تنها فراموشی نیست، بلکه شکلی از بی‌احترامی است.

ماه عسل در چادر؛ وقتی رویاها بر باد می‌رود

نازنین یک سال و نیم برای رسیدن به ایمان صبر کرده بود و برای ماه عسلشان در کیش رویاها بافته بود. اما این رویا در همان بدو ورود به جزیره تبدیل به کابوس شد. او با ناباوری تعریف می‌کند: «وقتی به کیش رسیدیم، فهمیدم ایمان هیچ هتلی رزرو نکرده! با چمدان دنبال اتاق می‌گشتیم و همه جا پر بود. نمی‌توانستم باور کنم سفر ماه عسل هم برایش تا این حد بی‌اهمیت است. مجبور شدیم شب را در چادر بخوابیم!»

وقتی نازنین صبح روز بعد با گریه خواستار بازگشت شد، به جای عذرخواهی با فریادهای ایمان روبرو شد. ایمان در دادگاه خود را اینگونه تبرئه کرد: «همسرم فقط ایراد می‌گیرد و اهل غر زدن است. فکر نمی‌کردم پیدا کردن هتل سخت باشد. فقط یک شب بود!» اما برای نازنین، آن یک شب در چادر، نماد تمام بی‌برنامگی‌ها و بی‌اهمیتی‌هایی بود که در آینده انتظارش را می‌کشید. اصرار این زوج بر جدایی به حدی بود که قاضی رسیدگی را به جلسه بعد موکول کرد.

 سیلی به قیمت یک لباس عروس

شاید باورکردنی نباشد، اما یک لباس عروس می‌تواند پایانی بر یک زندگی مشترک باشد. دریا، یک طراح لباس که پس از ۷ ماه عقد در آستانه عروسی بود، ماجرا را این‌گونه شرح می‌دهد: «مشکل اصلی دخالت‌های خواهر مطلقه سینا بود. روز خرید عروسی، بر سر انتخاب لباس در مزون دوستم، خواهرش آنقدر دخالت کرد که بحثمان شد. اما در کمال ناباوری، سینا به جای وساطت، جلوی چشم خواهرم، مادرم و دوستم چنان سیلی محکمی به گوشم زد که دیگر نتوانستم تحمل کنم.»

این سیلی، تنها یک واکنش عصبی نبود؛ بلکه نقطه اوج تمام تحقیرها و بی‌توجهی‌هایی بود که دریا در آن مدت تحمل کرده بود. سینا در دادگاه با خشم گفت: «می‌بینید چقدر بچه‌گانه است؟ به خاطر یک لباس عروس می‌خواهد طلاق بگیرد! خواهر من فشار روانی دارد و او درک نمی‌کند. من هم دیگر تمایلی به این زندگی ندارم.»

قاضی در حالی که این زوج را نیز به دو ماه مشاوره ارجاع می‌داد، شاید به این فکر می‌کرد که مشکل، نه لباس عروس، که فقدان کامل احترام و مرزبندی در یک رابطه است؛ مشکلی که یک سیلی، آن را برای همیشه فاش کرد.

 

منبع : جنایی
تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
پربازدیدترین اخبار