اقتصاد را حرفه ای بخوانید
لوگو
۱ کد خبر: ۹۴۷

لباس سیاهتان را آماده کنید/ وقتی شرط ازدواج، گرفتن بچه‌ها و انتقال سند ماشین بود!

یک عشق آتشین که در راهروهای بیمارستان جوانه زد، با رد و بدل شدن هدایای گران‌قیمت و اجرای شروط سنگین به اوج رسید اما در نهایت با یک اختلاف مالی هولناک، به جنایتی خونین با قمه ختم شد. پرونده دامادی که مدعی است قربانی طمع همسرش و تهدیدهای برادرزنش شده، حالا با درخواست قصاص از سوی اولیای دم، روی میز قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفته است.

لباس سیاهتان را آماده کنید/  وقتی شرط ازدواج، گرفتن بچه‌ها و انتقال سند ماشین بود!
تبلیغات

ماه قبل، گزارش قتل مرد جوانی به نام «پارسا» با ضربات متعدد قمه در شهریار، پلیس را به صحنه جنایت کشاند. تحقیقات به سرعت به یک نام آشنا رسید: «عرشیا»، داماد خانواده. عرشیا که در بیمارستان به عنوان خدمه با «ترانه»، خواهر پارسا، آشنا شده و به شدت به او دل بسته بود، در دادگاه روایت عجیبی از این عشق تعریف کرد: «ترانه گفت طلاق گرفته و دو فرزند دارد. شرط ازدواجش این بود که بچه‌هایش را از شوهر سابقش بگیرم و ماشینم را به نامش بزنم. من هم از شدت علاقه، همه این کارها را کردم. توقعات مالی‌اش تمام‌نشدنی بود؛ حتی برای شب یلدا هدیه‌ای ۴۰ میلیون تومانی برایش خریدم.»

خیانت پس از عقد و آغاز تهدیدها

به گفته عرشیا، تراژدی درست بعد از عقد آغاز شد. «وقتی ترانه به تمام خواسته‌هایش رسید، بهانه‌گیری‌هایش شروع شد و گفت نمی‌تواند با من زندگی کند. من فقط خواستم هدایایی را که داده بودم پس بگیرم، اما قبول نمی‌کرد.» از همین نقطه، پای «پارسا»، برادر ترانه، به ماجرا باز شد. عرشیا مدعی است: «پارسا مدام در زندگی ما دخالت و مرا تهدید می‌کرد. یک شب قبل از قتل، با خانه ما تماس گرفت و به برادرم گفت: “لباس‌های سیاهتان را آماده کنید، می‌خواهم داغ عرشیا را روی دلتان بگذارم!”»

رویارویی مرگبار با قمه

این تهدید، به گفته متهم، او را به نقطه انفجار رساند. فردای آن روز، عرشیا با یک قمه به مقابل خانه پدرزنش رفت تا تکلیف هدایای خود را مشخص کند. «من فقط می‌خواستم هدیه‌هایم را پس بگیرم. پارسا بیرون آمد و درگیری شروع شد. من قمه را برای دفاع از خودم برده بودم. وقتی به سمتم حمله کرد، چند ضربه زدم. قصد کشتن او را نداشتم.» این دفاعیات در حالی مطرح می‌شود که پدر مقتول در دادگاه با چشمانی اشک‌بار فریاد زد: «من یک پسر بیشتر نداشتم. همین بچه را هم عرشیا از من گرفت. به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و برایش قصاص می‌خواهم.»

 انتظار برای حکم نهایی

پرونده این جنایت خانوادگی پس از صدور کیفرخواست به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شده است. اکنون قضات وارد شور شده‌اند تا حکم نهایی را در مورد دامادی صادر کنند که ادعا می‌کند قربانی یک عشق پرتوقع و یک تهدید مرگبار شده است؛ ادعایی که باید در برابر درخواست قاطعانه یک پدر داغدار، سنجیده شود. سرنوشت عرشیا حالا در دست قضات دادگاه است.

 

منبع : سایت جنایی
تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
پربازدیدترین اخبار