اقتصاد را حرفه ای بخوانید
لوگو
کد خبر: ۵۸۳

قتل خانوادگی با طناب برق / فقط می‌خواستم بترسانمش، خفه شد

مرد ۵۸ ساله‌ای در منطقه هرندی تهران پس از ساعت‌ها گریه کنار جسد برادر کوچکترش، با قدم‌هایی لرزان خودش را به کلانتری رساند و گفت: «پشیمانم، برادرم را با سیم برق خفه کردم.» این جمله سرآغاز یکی از واقعی‌ترین تراژدی‌های خانوادگی پایتخت شد. اختلاف‌های کوچک، شوخی‌های آزاردهنده، و خشم فروخورده درون خانواده باعث مرگی شد که نه نقشه داشت و نه پیش‌بینی؛ تنها یک لحظه عصبانیت بود. اکنون پرونده با دستور بازپرس محمدجواد شفیعی وارد مرحله پزشکی قانونی شده تا از روند دادرسی به تحلیل تازه‌ای درباره چرخه خشونت خانگی برسد.

قتل خانوادگی با طناب برق / فقط می‌خواستم بترسانمش، خفه شد
تبلیغات

صبح روز گذشته مرد ۵۸ ساله با مراجعه به کلانتری هرندی اعتراف کرد که برادر ۴۹ ساله‌اش را با سیم برق خفه کرده است. او در بازجویی گفته که در اوج عصبانیت از شوخی‌ها و رفتارهای برادرش، سه‌راهی را برداشت و دور گردن او انداخت تا «درس عبرت» دهد، اما چند ثانیه بعد متوجه شد نفس ندارد. قاتل پس از این اتفاق چند ساعت در خانه نشسته و گریه کرده و سپس به کلانتری مراجعه کرده است. در صحنه جرم هیچ شواهدی از درگیری فیزیکی طولانی یا تلاش برای فرار وجود نداشت.

 بررسی قضایی و جنایی

بازپرس محمدجواد شفیعی پس از بررسی اولیه، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی و بازداشت رسمی متهم را صادر کرد. بررسی کارشناسان جنایی نشان می‌دهد روابط دو برادر در سال‌های اخیر به دلیل بیکاری یکی از آنان، فشار اقتصادی و اختلاف بر سر امور روزمره مانند رفت‌وآمد دوستان و نحوه خرج خانه، به‌شدت تیره شده بود. پرونده احتمال قتل در اثر عصبانیت لحظه‌ای را از حالت قتل عمد برنامه‌ریزی‌شده جدا کرد؛ اما طبق قانون، هرگونه خفگی با وسیله فشاری در صورت فقدان نشانه کمک قربانی همچنان در شمول قتل عمد محسوب می‌شود.

 تحلیل روانشناسی خشونت خانگی

کارشناسان جرم‌شناسی می‌گویند این نوع پرونده‌ها زنگ خطر تازه‌ای برای خانواده‌های شهری است؛ در تهران، سهم اختلافات خانوادگی در قتل‌های غیرسازمانی حدود ۲۱ درصد از کل پرونده‌های قتل عمد را تشکیل می‌دهد. خشونت خانگی معمولاً از دل شوخی‌های تحقیرآمیز، درگیری‌های تکرارشونده، و ضعف در آموزش مهارت‌های کنترل خشم آغاز می‌شود.

در این پرونده، قاتل نه سابقه کیفری داشته و نه رفتار پرخاشگر جدی؛ فقط شرایط روانی ناپایدار و فشارهای انباشته باعث انفجار رفتار شد. روان‌شناسان هشدار می‌دهند که جامعه باید پرونده هرندی را نه به‌عنوان یک جنایت فردی، بلکه به‌عنوان شکست سیستم مشاوره روانی و بی‌توجهی به خشم‌های پنهان خانوادگی بخواند.

 چرخه بی‌پایان خشونت درون خانواده

قتل‌هایی از جنس پرونده هرندی، مرگ‌های خاموشی‌اند که در هیچ آمار رسمی منعکس نمی‌شوند تا وقتی خون به زمین برسد. در حدود ۷۰ درصد موارد خشونت خانگی که منجر به قتل می‌شود، قربانی یا قاتل پیش‌تر هشدار رفتاری داده‌اند اما هیچ نهاد حمایتی آن را جدی نگرفته است.

در این ماجرا، فقدان نهاد میانجی و نبود آموزش روانی در سطح خانوار، عامل اصلی انفجار بود. قاتل پس از ارتکاب جرم از پشیمانی شدید سخن گفته و حتی کنار جسد گریه کرده، اما قانون میان احساس و مسئولیت تفاوتی قائل نیست.

اکنون دادگاه در برابر تصمیم دشواری قرار دارد: اجرای قانون بدون درنظرگرفتن زمینه روانی یا اعمال تخفیف به خاطر عدم قصد اولیه. فارغ از رأی نهایی، این پرونده بار دیگر نشان داد فقر، خشم و فضای کوچک خانه‌های محلات جنوبی تهران ترکیبی مرگبار در خشونت خانگی پدید آورده است.

 

منبع : صدآنلاین
تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
پربازدیدترین اخبار