قتل با چاقوی لواشکبری؟/ ادعای باورنکردنی فروشنده تهرانی که به جنایت متهم شد
پرونده نزاع مرگبار میان چند فروشنده دورهگرد در جنوب تهران که در آخرین روزهای سال ۱۴۰۳ به قتل یک مرد جوان منجر شد، با اظهارات متناقض طرفین و ادعای عجیب متهم اصلی مبنی بر حمل چاقو برای «بریدن لواشک»، در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران وارد مرحله صدور رأی شد.
در ادامه، متهم اصلی به قتل در جایگاه قرار گرفت و در تشریح ماجرا مدعی دفاع مشروع شد. او گفت: «روز حادثه سرگرم کار بودم که دیدم دوستم، فرهاد، با دو مرد دیگر درگیر شده است. در حالی که با تلفن صحبت میکردم، جلو رفتم اما ناگهان از پشت سر سه ضربه چاقو به سرم خورد. خون جلوی چشمانم را گرفته بود و من برای دفاع از جان خودم، با چاقویی که در جیب داشتم چند ضربه به کتف و دست یکی از آنها زدم که متأسفانه باعث مرگش شد. من قصد کشتن او را نداشتم. در این درگیری سر من ۴۰ بخیه خورد.»
در این لحظه، قاضی از متهم پرسید: «چرا با خود چاقو حمل میکردی؟» متهم در پاسخی عجیب پاسخ داد: «برای کارم همیشه چاقو همراهم بود؛ برای بریدن لواشک.»
روایتهای متناقض: از تلاش برای آشتی تا کمین برای درگیری
پس از دفاعیات متهم، روایتهای شاهدان، ابعاد پیچیدهتری به پرونده افزود.
شاگرد مقتول در جایگاه گفت: «روز حادثه، صاحبکارم (مقتول) از من خواست تا با هم به دیدن فرهاد که با او اختلاف قدیمی داشت برویم تا کدورتها را حل کنند. اما وقتی در حال صحبت با فرهاد بودیم، ناگهان چند نفر از دوستانش به ما حمله کرده و ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند.»
سپس فرهاد، دوست متهم که یک طرف اصلی اختلاف بود، روایت متفاوتی را ارائه داد: «من و مقتول همولایتی بودیم و از قدیم همدیگر را میشناختیم، اما مدتی بود که اختلاف پیدا کرده بودیم. او یک بار تمام وسایل مغازهام را شکست. چند ماهی بود که با هم صحبت نمیکردیم تا اینکه خودش با من تماس گرفت و خواست همدیگر را ببینیم. اما وقتی به محل قرار رسید، آنها به روی من چاقو کشیدند که من هم به دوستانم زنگ زدم و آنها برای کمک آمدند.»
با پایان یافتن اظهارات طرفین و دفاعیات متهمان، قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران برای تصمیمگیری نهایی و صدور رأی در این پرونده پیچیده وارد شور شدند.