اقتصاد را حرفه ای بخوانید
لوگو
کد خبر: ۱۴۷۱

اختصاصی شاخص برتر؛

ایران تشنه بر سر چشمه/ نسخه حرفه ای سنگاپور برای فرار از فاجعه‌ای که بیخ گوش ماست

در جهانی که بحران آب به یکی از اصلی‌ترین تهدیدهای قرن بیست‌ویکم تبدیل شده، برخی کشورها با وجود محدودیت شدید منابع آبی، نه‌تنها از بحران گریخته‌اند بلکه به الگویی از تاب‌آوری و مدیریت هوشمندانه تبدیل شده‌اند. بررسی تجربه سنگاپور نشان می‌دهد که با وجود کمبود منابع طبیعی، می‌توان با ترکیب فناوری، سیاست‌گذاری دقیق و فرهنگ‌سازی، تعادلی پایدار میان مصرف و منابع برقرار کرد. این تجربه‌ها می‌توانند برای کشورهایی با اقلیم خشک و منابع محدود مانند ایران، درس‌های فنی و مدیریتی مهمی به همراه داشته باشند.

ایران تشنه بر سر چشمه/ نسخه حرفه ای سنگاپور برای فرار از فاجعه‌ای که بیخ گوش ماست
تبلیغات

سنگاپور سرزمینی کوچک و فاقد رودخانه‌های طبیعی بزرگ است. این کشور سال‌ها با وابستگی کامل به واردات آب از همسایگانش زندگی کرد، اما امروز به یکی از پیشرفته‌ترین نظام‌های مدیریت آب در جهان بدل شده است. راهبرد اصلی سنگاپور بر پایه «چهار منبع ملی» شکل گرفت: برداشت آب باران از سطح شهر، واردات کنترل‌شده، تولید آب تصفیه‌شده موسوم به NEWater و شیرین‌سازی آب دریا.

با راه‌اندازی شبکه گسترده جمع‌آوری آب باران و احداث کارخانه‌های بازیافت، بخش قابل توجهی از نیاز آبی کشور از چرخه داخلی تأمین می‌شود. در حال حاضر، بیش از ۴۰ درصد از آب مصرفی سنگاپور از طریق تصفیه و بازیافت پساب تأمین می‌شود. کارخانه‌های NEWater روزانه بیش از ۷۶۰ هزار مترمکعب آب تولید می‌کنند که در مصارف صنعتی و شهری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این کشور به جای اتکا بر منابع محدود طبیعی، بر مدیریت تقاضا تمرکز کرد. سیستم قیمت‌گذاری پلکانی آب، آموزش همگانی برای کاهش مصرف و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های تصفیه از جمله اقداماتی بودند که مصرف سرانه را تا حدود ۱۱۷ مترمکعب در سال کاهش دادند. آنچه تجربه سنگاپور را متمایز می‌کند، نگاه سیستمی به آب است؛ جایی که مصرف‌کننده، دولت و بخش خصوصی همگی بخشی از زنجیره مسئولیت محسوب می‌شوند.

ایران در مقایسه با الگوی جهانی

ایران از نظر منابع تجدیدپذیر آبی، در زمره کشورهای دارای محدودیت متوسط رو به پایین قرار دارد. کاهش بارش، رشد جمعیت و تمرکز مصرف در بخش کشاورزی موجب فشار روزافزون بر منابع سطحی و زیرزمینی شده است. با وجود چالش‌ها، مقایسه با تجربه کشوری چون سنگاپور نشان می‌دهد که بحران لزوماً نتیجه کمبود مطلق منابع نیست، بلکه محصول ضعف در مدیریت چرخه آب است.

در حالی که مصرف آب کشاورزی در ایران بیش از ۸۰ درصد کل مصرف را تشکیل می‌دهد، راندمان آبیاری هنوز در بسیاری از مناطق کمتر از ۴۰ درصد است. توسعه فناوری‌های نوین آبیاری، بازیافت پساب شهری برای مصارف کشاورزی و صنعتی، و تنوع‌بخشی به منابع تأمین (مانند شیرین‌سازی آب در سواحل جنوبی) می‌تواند الگوهایی باشد که از مسیر تجربه سایر کشورها اقتباس شود. همچنین، اصلاح نظام قیمت‌گذاری آب و آموزش مصرف‌کنندگان نقش تعیین‌کننده‌ای در کنترل تقاضا دارد.

مدیریت هوشمند آب در جهان امروز تنها یک مسئله زیست‌محیطی نیست؛ بلکه به مسئله‌ای اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی تبدیل شده است. نگاه غیرسیاسی به بحران آب می‌تواند راه را برای همکاری‌های علمی و فنی باز کند؛ چرا که فناوری و داده، مرز سیاسی نمی‌شناسند.

سخن پایانی: آینده‌ای بدون تشنگی ممکن است

تجربه کشوری که در دل کم‌آبی به پایداری رسیده است، نشان می‌دهد که عبور از بحران تنها با تغییر رویکرد ممکن است. آنچه سنگاپور را نجات داد، نه معجزه طبیعت بلکه اراده برای اصلاح ساختارها و پذیرش واقعیت‌های اقلیمی بود.

سنگاپور با اصلاح نظام تعرفه‌گذاری و بازیافت آب، وابستگی خود را از میان برد و کم‌آبی را به فرصتی برای نوآوری تبدیل کرد. این تجربه می‌گوید که بحران آب، پایان نیست بلکه نقطه شروع تحول است.

برای هر کشوری که با کمبود منابع مواجه است، آینده به تصمیم‌های امروز وابسته است؛ تصمیم‌هایی که باید بر داده، علم و مشارکت عمومی استوار باشند. اگر آب را نه فقط منبعی طبیعی بلکه دارایی ملی بدانیم، می‌توانیم از تجربه دیگران بیاموزیم که حتی در خشک‌ترین سرزمین‌ها نیز می‌شود عطش را شکست داد و از دل کم‌آبی، پایداری ساخت.

 

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
پربازدیدترین اخبار