اقتصاد را حرفه ای بخوانید
لوگو
کد خبر: ۱۴۸۳

اختصاصی شاخص برتر؛

بمب خبری/ سقوط شریان‌های حیاتی ایران

گزارش پیش رو یک رمان تراژیک نیست، بلکه روایتی مستند و عددی از سرنوشت منابع آبی ایران در سه دهه گذشته است. این آمار، بیش از هر تحلیل کیفی، زنگ خطری را به صدا در می‌آورد که صدای آن از اعماق زمین‌های فرونشسته و بستر خشکیده‌ی تالاب‌ها به گوش می‌رسد.

بمب خبری/ سقوط شریان‌های حیاتی ایران
تبلیغات

 ما در حال بررسی یک روند کاهشی ساده نیستیم؛ ما شاهد یک دگردیسی اقلیمی و مدیریتی هستیم که کشور را از دوران «وفور نسبی» به آستانه «ورشکستگی مطلق آبی» کشانده است. اعداد دروغ نمی‌گویند؛ آن‌ها تنها داستان تلخ مصرف بی‌رویه و کاهش شدید منابع را روایت می‌کنند

دهه ۷۰: خاطره دور از سدهای لبریز و رودهای خروشان

در سال آبی ۱۳۷۰-۱۳۷۱، ایران دورانی متفاوت را تجربه می‌کرد. هرچند این سال یک سال فوق‌العاده پرآب نبود، اما در چارچوب نرمال آن دوره قرار داشت. در آن سال، حجم ورودی آب به سدهای کشور عددی در حدود ۴۶ میلیارد متر مکعب را ثبت کرد. این عدد به معنای آن بود که بخش عظیمی از ظرفیت سدهای آن زمان در حال پر شدن بود و دغدغه اصلی، مدیریت سیلاب‌ها و ذخیره‌سازی آب برای کشاورزی تابستانه بود، نه نگرانی از خالی بودن مخازن. این دهه، آخرین نفس‌های دوران «ترسالی نسبی» در ایران بود و تصور بحران آبی فعلی، برای برنامه‌ریزان آن دوران شبیه به یک داستان علمی-تخیلی بود.

دهه ۸۰ و ۹۰: آغاز کاهش محسوس و به صدا درآمدن اولین آژیرها

با ورود به دهه ۸۰، زنگ‌های خطر به تدریج به صدا درآمدند. در سال آبی ۱۳۸۰-۱۳۸۱، میزان بارندگی کل کشور به حدود ۲۱۵ میلی‌متر رسید. این عدد اگرچه تنها حدود ۱۰-۱۵ درصد کمتر از میانگین بلندمدت (حدود ۲۵۰ میلی‌متر) بود، اما نشانه‌ای از آغاز یک روند نزولی پایدار بود.

این روند در دهه بعد تشدید شد. در سال آبی ۱۳۹۰-۱۳۹۱، حجم بارش‌ها با اندکی بهبود به حدود ۲۲۸ میلی‌متر رسید. اما نکته کلیدی اینجا بود: با وجود بارشی نزدیک به نرمال، به دلیل افزایش دما، تبخیر بیشتر و برداشت‌های بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، حجم آب ورودی به سدها و روان‌آب‌ها دیگر مانند گذشته نبود. در واقع، «کارایی» هر میلی‌متر بارش برای تغذیه منابع آبی کشور به شدت کاهش یافته بود. این دهه‌ها، دوران گسترش بی‌محابای کشاورزی ناپایدار و حفر میلیون‌ها چاه غیرمجاز بود که عملاً تیشه به ریشه آبخوان‌های استراتژیک کشور زد.

دهه ۱۴۰۰: ورود رسمی به عصر خشکسالی ساختاری

سال آبی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ بحران آب ایران دانست. در این سال، کشور یکی از خشک‌ترین سال‌های نیم قرن اخیر را تجربه کرد. میانگین بارش کشور با سقوطی وحشتناک به تنها ۱۷۶ میلی‌متر رسید که حدود ۳۰ درصد کمتر از میانگین بلندمدت بود. این عدد یک فاجعه تمام‌عیار بود. این کاهش شدید به معنای ورودی بسیار ناچیز به سدها، خشک شدن کامل بسیاری از رودخانه‌های فصلی و دائمی و فشار حداکثری بر روی باقیمانده ذخایر آب زیرزمینی بود. در این سال، مفهوم «خشکسالی ادواری» جای خود را به واقعیت تلخ «خشکسالی ساختاری و دائمی» داد.

نبض ضعیف در ابتدای سال آبی

برای درک وضعیت فعلی، باید به آمار سال آبی جاری (که از اول مهر ۱۴۰۳ آغاز شده) نگاه کنیم. از ابتدای سال آبی جاری تا تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳ (به عنوان دقیق‌ترین معادل برای درخواست شما)، میانگین ارتفاع بارش در کل کشور حدود ۱۴.۱ میلی‌متر ثبت شده است.

این عدد چه معنایی دارد؟ این میزان بارش در مقایسه با دوره مشابه در بلندمدت (که حدود ۲۶ میلی‌متر است) کاهشی ۴۶ درصدی را نشان می‌دهد. هرچند برای قضاوت نهایی زود است و بارش‌های اصلی در زمستان رخ می‌دهد، اما شروع سال آبی با چنین کسری شدیدی، مانند دونده ماراتنی است که از همان ابتدای مسابقه به شدت عقب افتاده است. این آمار نشان می‌دهد که برای رسیدن به وضعیت نرمال در ماه‌های آتی، نیازمند بارش‌هایی بسیار فراتر از نرمال هستیم؛ امیدی که با توجه به الگوهای اقلیمی اخیر، روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود.

سخن پایانی

این سیر نزولی از ورودی ۴۶ میلیارد متر مکعبی به سدها در دهه ۷۰ تا کاهش ۴۶ درصدی بارش در پاییز ۱۴۰۳، تنها یک گزارش آماری نیست؛ این گواهی فوت تدریجی منابع آبی تجدیدپذیر ایران است. این اعداد نشان می‌دهند که سیاست‌های توسعه‌ای کشور در سه دهه گذشته، نه تنها با واقعیت‌های اقلیمی همخوان نبوده، بلکه خود به یکی از اصلی‌ترین عوامل تشدید بحران تبدیل شده است. امروز دیگر بحث بر سر یک یا دو سال خشک نیست؛ بحث بر سر بقای تمدنی است که بر پایه آب شکل گرفته و اکنون با دستان خود، در حال نابودی این شریان حیاتی است. این آمار یک دعوت به اقدام فوری، بازنگری کامل در الگوی مصرف و پذیرش واقعیت تلخ سرزمینی است که دیگر توان تحمل این حجم از فشار را ندارد.

 

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
پربازدیدترین اخبار